معّرفی کتاب «سهم من از دریا» اثر « ژیلا تقیزاده»
کتاب «سهم من از دریا» اثر «ژیلا تقیزاده»که نخستین بار در سال 1393 به چاپ اول رسید . این کتاب مجموعه ای از 13 داستان کوتاه که در کنار هم جمع شده اند می باشد. داستان هایی شگفت انگیز و رنگارنگ با موضوعات و مضامین ساده و شناور در زندگی عادی که بر خلاف کوتاه بودنشان توان این را دارد که مخاطب خود را ساعتها محو نگارش و موضوع خود کند. نویسنده داستانها در کنار این خلق هنرمندانه به شدت به نوشتن آثاری با محوریت زیست و زندگی در داستان هایش توجه و علاقه نشان داده است. داستان های او نقاشی های رنگارنگی هستند از برش هایی کوچکی از زندگی که هر کدام این برش ها از رویدادهای زندگی روزمره با مخاطب صحبت می کند. گاهی از دید آشپزی در یک ساعت خلوت در روز تعطیل ، گاهی از منظر بیماری که شاهد جراحی شدن و بازگشت دوباره اش به زندگی است، گاهی از منظر یک تصویر قدیمی از مادری که به شدت نیز سنتی است و این سنتی بودن را نویسنده با نگاهی شاعرانه روایت کرده است، گاهی از منظر بیماری که در دندانپزشکی با اینکه می داند بیماری اش از درون دندان است مشغول آراستن روی آن است روایت شده.
دیگران مهم دربارهی این کتاب چه گفته اند؟
از نظر ژیلا تقی زاده نویسنده ی داستان: زندگی چیزی جز برش های رنگین از زیستنی ساده و روزمره نیست. برش هایی که گاهی با تلخی و گزندگی همراه است.
بخشی از کتاب
در بخشی از کتاب میخوانید:
برای اینکه در تنهایی برای خودتان غذا بپزید به نصف یک کلم احتیاج دارید. یک پیاز متوسط و یکتکه زنجبیل تازه. وقتی کلمها را خلالی خرد کردید، تازه متوجه میشوید زیادند. همانطور که آنها را در آبکش میریزید تا بشویید، میدانید این بهخاطر دلتنگی است؛ همین زیاد بودن کلم. برای دو نفر دارید تهیه میبینید. به خودتان میقبولانید که او، برای خودش غذایی دستوپا کرده حتماً. دخترهای دانشجو زود یاد میگیرند مثل مادرها یک پیاز را از وسط نصف کنند. پوستش را بگیرند و روی تخته نگینی ریز کنند. حالا نوبت بغض کردن است، پس سماور را روی جوش بگذارید؛ چون با یک فنجان چای گرم راحتتر میتوانید قورتش بدهید. یک ماهیتابه ترجیحاً مسی یا استیل روی شعله گاز بگذارید. کلمها باید ریزتر شوند و آن مقدار اضافی بروند توی فریزر. فنجان را میگذارید، دوباره کارد را بر میدارید که وای. انگشت اشاره را باید جمع میکردید که نکردید. زخم برداشت. تا خون نریخته روی پیازها باید انگشت را یا ببرید توی دهان یا بگیرید زیر شیر آب. زیر ماهیتابه را خاموش کنید. انگشت اشاره را فشار دهید. دستتان را که میرود طرف تلفن پس بکشید. برای اینکه غذای امروز هم به شما بچسبد و هم به دخترتان این کار ضروری است. پس فعلاً تلفن را فراموش کنید. باید بروید سراغ زنجبیل تازه. دخترت زنجبیل دوست ندارد. دوباره بغض و یک فنجان چای دیگر. نمیخواهی لذت خوردن زنجبیل تازه را بگذاری بهپای شادمانی از نبودن دختر. پوستش میکنی و میاندازی توی هاون سنگی. میکوبی، میکوبی. محکمتر میکوبی آنقدر که مچت درد میگیرد و اشکت هم میریزد.
دربارهی «ژیلا تقیزاده»
ژیلا تقیزاده در 2 شهریور 1338 در تهران زاده شد. تقیزاده در سال 1367 در رشته کارشناسی گرافیک از دانشگاه الزهرا فارغالتحصیل شد. او از سال 1364 نمایشگاههای نقاشی گوناگونی به صورت انفرادی و گروهی در گالریهای مختلف برگزار کردهاست. ژیلا تقیزاده از سال 1384 همکاری خود را با رادیوی برونمرزی صدای آشنا، رادیو فرهنگ، رادیو جوان، رادیو نمایش و رادیو سلامت در زمینه نمایشنامهنویسی رادیویی آغاز کرد. از دیگر فعالیتهای او طراحی و اجرای پوسترهای تئاتر، تصویرگری کتابها و نشریات گوناگون، طراحی صحنه و لباس و عروسک در نمایشها و تئاترهای مختلف بودهاست که جوایز مختلفی را نصیب او کردهاست.او 21 سال درگیر بیماری سرطان بود و سرانجام صبح شنبه، 2 فروردین 1399 درگذشت.
دیگر آثار «ژیلا تقیزاده»
از جمله آثار این نویسنده میتوان به عناوین زیر اشاره کرد:
فرشتگان بال ندارند
به اندازه ی یک نقطه
برگ و باد در دومین طبقهی پلاک 38
ماه را نشانه بگیر
کهنه رباط
لباس آبی روی بند رخت
جیبی پر از بادام و ماه
من با یه پریزاد دوستم
خودنویسهای بیچاره
کتاب " سهم من از دریا " برندهی چه جوایزی شده است؟
وی همچنان نامزد دریافت جایزه ادبی «پروین» می باشد.
نسخه های متعدّد از کتاب " سهم من از دریا "
کتاب « سهم من از دریا » نوشتهی «ژیلا تقیزاده» توسط انتشارات نیستان در سال 1393 به چاپ اول رسیده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران